دو سال جنگ و مقاومت در غزه

«أمیره فؤاد النحال» تحلیلگر مسائل سیاسی فلسطین معتقد است که ۷۰۰ روز جنگ در غزه ثابت کرده است ریشه‌های آزادی‌خواهی خشک‌شدنی نیست و مردمی که مقاومت را در پیش گرفته باشند، می‌توانند بار دیگر برنامه‌ها را ترسیم کنند زیرا اراده مقاومت محکمتر از آن است که سست شود، این واقعیتی است که رژیم اسرائیل تلاش می‌کند آن را انکار کند.

به گزارش تحریریه، روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در گزارشی به قلم دکتر «أمیره فؤاد النحال» آورده است: مردم فلسطین ۷۰۰ روز جنگ و نسل‌کشی را در دوران معاصر پشت سر گذاشته‌اند. به گونه‌ای که غزه به آزمایشگاه حد و مرز صبر انسان و میدان رسوایی جامعه بین‌الملل تبدیل شد؛ جامعه‌ای که تنها نظاره‌گر اوضاع بود. ۷۰۰ روز جنگ تنها یک عدد نیست، بلکه ترازوی آگاهی و آزمون ثبات است. در این مدت، از دل ویرانی‌ها و آتش‌ها مردمی سر برآوردند که شکست‌ناپذیرند و هر روز مقاوم‌تر می‌شوند.

به نوشته این تحلیلگر فلسطینی‌تبار، رژیم اشغالگر از طریق جنگ فرسایشی ترکیبی تلاش کرد غزه را از ساکنانش خالی کند و با راهبرد گرسنه نگه داشتن مردم و تخلیه تدریجی منطقه، اراده مقاومت را در هم بشکند. اما این سیاست نتیجه‌ای معکوس داشت. آتشی که رژیم برای نابودی مردم برافروخته بود، ریشه‌های مقاومت را استوارتر کرد و امروز، پس از گذشت ۷۰۰ روز، غزه به معادله‌ای سیاسی و اخلاقی بدل شده که مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته است. غزه پوچی مشروعیت جامعه بین‌المللی را آشکار و مقاومت را به عنوان جوهر وجود فلسطین تثبیت کرده است.

رأی الیوم نوشت: از زمان آغاز جنگ علیه غزه، این سرزمین کوچک به میدان بزرگ‌ترین عملیات نسل‌کشی در دوران معاصر تبدیل شده است. رژیم اسرائیل طی ۷۰۰ روز بمباران، کشتار و کوچ اجباری تلاش کرده است این منطقه را از ساکنانش خالی کند و آن را به سرزمینی بدون زندگی بدل سازد. با وجود ویران‌سازی خانه‌ها بر سر ساکنان، شهادت و زخمی شدن هزاران نفر و گرسنگی میلیون‌ها تن، رژیم اسرائیل نتوانسته مردم غزه را ناامید کند یا محاسبات خود را پیش ببرد. برعکس، دردهای مردم به انرژی پایدار و مقاومتی بی‌مانند تبدیل شده است.

این جنگ تنها یک درگیری نظامی نیست؛ بلکه هدف آن، خالی‌سازی تدریجی غزه و از هم پاشیدن ساختار اجتماعی و روانی مردم فلسطین است. خانه‌ای در غزه نیست که بمباران نشده باشد و در آن شهیدی یا مجروحی نباشد. با این حال، کسی سرزمینش را ترک نکرد. تلاش شد هویت انسانی در این منطقه از میان برود، اما مردم غزه ناامید نشدند و معادله‌ای تازه ترسیم کردند. ماندن در غزه با وجود محاصره و گرسنگی و ادامه حیات در میان ویرانی‌ها، شکلی از مقاومت روزانه با مفهومی راهبردی است که اثرش از قدرت تفنگ و سلاح نیز بیشتر است. تجربه فلسطین در این ۷۰۰ روز نشان داد که پایداری به زیرساخت آگاهی مقاومت تبدیل شده و مردمی که با آتش و محاصره روبه‌رو هستند، در برابر طرح نابودسازی ایستادگی می‌کنند. زخم‌های بسیار غزه نتوانسته است آن را تسلیم سازد.

به نوشته رأی الیوم، رژیم اسرائیل وارد جنگ شد و می‌پنداشت با به ستوه آوردن مردم و طولانی کردن کشتار، می‌تواند مقاومت را از بین ببرد و آنان را وادار به تسلیم کند. اما ۷۰۰ روز جنگ، تنها رژیم اسرائیل را با یک تنگنای راهبردی روبه‌رو کرد. نه مقاومت و ساختار مردمی آن نابود شد، نه ابزارهای فشار رژیم به نتیجه رسید. این جنگ، که رژیم اسرائیل گمان می‌کرد سرنوشت آن را رقم خواهد زد، به باتلاقی فرسایشی بدل شد و ضعف بازدارندگی نظامی و سیاسی این رژیم را آشکار کرد.

رژیم اسرائیل می‌خواست بر غزه الگوی «شکست خاموش» را تحمیل کند و چنین وانمود سازد که سلاح مقاومت و اراده مردم بی‌اثر است. اما واقعیت خلاف این بود. مقاومت نشان داد توانایی بازیابی و حفظ کارآمدی نظامی و سیاسی را دارد. هرچه روند نسل‌کشی شدت گرفت، مقاومت نیز با سرعت بیشتری خود را بازیابی کرد و ثابت کرد که طرح تسلیم‌سازی یک توهم سیاسی بیش نیست. ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهداف نظامی، تنگنای راهبردی اسرائیل را پس از ۷۰۰ روز جنگ عیان کرد و نشان داد هیچ افق سیاسی برای دستاوردهای آن وجود ندارد.

به نوشته این روزنامه، مقاومت تجربه‌های بسیاری اندوخته و خود را به عنوان معادله‌ای در برابر طرح‌های رژیم صهیونیستی مطرح کرده است. رژیم اسرائیل با معادله‌ای مواجه شد که هرگز انتظارش را نداشت. طولانی شدن جنگ نه تنها مقاومت را تضعیف نکرد، بلکه آن را نیرومندتر و ریشه‌دارتر ساخت. شکست نظامی اسرائیل، این رژیم را به تنگنای وجودی کشاند و حتی طرح‌های شهرک‌سازی‌اش را نیز با تهدید روبه‌رو کرد.

نمی‌توان ۷۰۰ روز جنگ را صرفاً یک اقدام نظامی دانست. محاصره فراگیر، تحریم غذایی و دارویی، گرسنگی دادن به هزاران تن و ویران‌سازی زیرساخت‌ها، بیمارستان‌ها و مدارس اقدامی کورکورانه نبود، بلکه سیاستی هدفمند برای ایجاد قحطی راهبردی و نابودی زندگی مدنی بود تا غزه به منطقه‌ای غیرقابل سکونت بدل شود. خطرناک‌تر از همه، سکوت جامعه جهانی در برابر این فاجعه است؛ جهانی که سرشار از شعارهای انسان‌دوستانه و قوانین بین‌المللی بود، اما در عمل تنها نظاره‌گر ماند و حتی در مواردی شریک جنایت‌های اسرائیل شد.

به اعتقاد تحلیلگر فلسطینی، پس از ۷۰۰ روز نسل‌کشی می‌توان گفت مقاومت دیگر صرفاً یک گزینه نظامی یا واکنش محلی نیست، بلکه به ساختاری وجودی تبدیل شده که مردم فلسطین و هویت آنان با آن تعریف می‌شوند. هرچه جنگ ادامه یابد، آگاهی مردم نیز بیشتر می‌شود و درمی‌یابند که مقاومت فقط ابزاری برای دفاع از سرزمین نیست، بلکه روح جمعی استواری است که در همه بخش‌های زندگی روزمره ریشه دوانده و مفهوم کرامت و آزادی را معنا می‌بخشد. اسرائیل می‌خواست مقاومت را با شکست راهبردی روبه‌رو کند، اما طولانی شدن جنگ، اراده مقاومت را استوارتر ساخت. مقاومت با خون، سلاح و آگاهی نه تنها از سرزمین‌های فلسطینی دفاع کرد، بلکه عزت‌نفس مسلمانان را پاس داشت و تعریفی تازه از کرامت انسانی به عنوان یک ارزش بنیادین ارائه داد.

۷۰۰ روز جنگ نشان داد که ریشه‌های آزادی‌خواهی خشک‌شدنی نیست و مردمی که طرح مقاومت را در پیش گیرند، می‌توانند بار دیگر نقشه‌ها را ترسیم کنند. اراده مقاومت بزرگ‌تر از آن است که سست شود و این واقعیتی است که رژیم اسرائیل تلاش دارد آن را انکار کند.

پایان/

۲۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33373

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 2 =